زبان فارسی و جغرافیای زبان فارسی در ایران

Post Date: اردیبهشت 3, 1399

زبان فارسی و جغرافیای زبان فارسی در ایران

زبان فارسی یک زبان هند و اروپایی و یکی از شاخه‌های اصلی زبان‌های ایرانی است، این زبان در سیر تاریخی خود تا به امروز از شاخه اصلی فارسی‌نو (دری) به سه زبان اصلی فارسی ایرانی، افغانی و تاجیکی تقسیم بندی شده است. فارسی که در مقاطع تاریخی پارسی نیز نامیده شده است همواره زبان اصلی دربار و دستگاه‌های حکومتی در قرون گذشته بوده است و نه تنها در ایران بلکه در حکومت گورکانیان هند نیز تا قبل از ظهور و سلطه استعمار بریتانیا، به عنوان زبان حکومتی و ادبی شبه قاره هند شناخته شده است. جذابیت و پتانسیل‌های این زبان در حدی بوده که سایر متکلیمن به زبان‌های دیگر حتی در اوج قدرت نیز به این زبان شعر و یا نثر نوشته‌اند، نمونه تاریخی آن سلیمان قانونی، سلطان مقتدر عثمانی، در حالی که سال‌ها با صفویه در جنگ بود اما در اشعار و نوشته‌هایش به کرات از زبان و ادبیات فارسی استفاده کرده است و نیز خاندان‌های ترک و مغول حاکم بر سرزمین های اسلامی از غزنویان تا سلجوقیان نیز گاه از این زبان حمایت نموده‌اند از جمله سلطان محمود غزنوی که بسیار به جمع آوری و اشاعه و حفظ ادبیات فارسی کمک کرده و هنوز نیز آثار مکتوب و دست نویس‌های اشعار و نثرهای فارسی آن دوران در موزه‌های مهم جهانی و آرشیوها در دسترس است.
جغرافیای زبان فارسی در ایران
گویشوران فارسی ایرانی دارای جمعیت چند ده میلیون نفری است که در مرکز، شمال، جنوب و شمال شرق ایران پراکنده شده‌اند و اکثریت شهرهای بزرگ ایران چون تهران، اصفهان، شیراز، خراسان، یزد، سمنان، کرمان و تقریبا می‌توان گفت کلیه استان‌ها و شهرهای مرکزی فلات مرکزی ایران بجز بخش‌هایی از نوار مرز و استان‌های حاشیه‌ای اکثرا بعد از سیاست ملی‌گرایانه و مدرنیزاسیون رضا شاه پهلوی به فارسی نو تکلم می کنند. نفوذ این زبان در حوزه پیرامونی ایران نیز به خوبی مشهود است فارغ از افغانستان و تاجیکستان که خود نیز پارسی گوی هستند در عراق، ترکیه، پاکستان، ترکمنستان، آذربایجان و بخش‌های از شیخ نشین‌های حوزه خلیج فارس استفاده و تکلم به این زبان هر چند هم محدود اما مورد استفاده قرار می‌گیرد بنا به برخی آمارها اینک حدود 120 میلیون نفر یا فارسی زبان اصلی و محاوره‌ای آنهاست یا تسلط کافی و یا حداقل نسبی به این زبان دارند. در مورد شیرین و ساده بودن زبان فارسی، فریدریش انگلس در نامه‌ای به مارکس عنوان می دارد: «به خاطر مطالعه و شناخت هنر شرق مجبور به یادگیری زبان فارسی شدم، به نظرم زبانی ساده و شیرین است و نمی‌دانم آنانی که دنبال زبان جهانی می‌گردند آن را انتخاب نمی‌کنند.»
این زبان دارای شاعران و حکمای بزرگی از جمله مولانای رومی، سعدی شیرازی، حافظ و نیز رباعیات حکیم عمر خیام که تقریبا به تمام زبان‌های مهم جهان ترجمه شده‌اند. همچنین تنی چند از فیلسوفان نظیر فارابی، ابن سینا، زکریای رازی که در عرصه جهانی شناخته شده‌اند.
یکی از دلایل حفظ زبان فارسی در قرون متمادی وجود ادبیات غنی شعری آن می باشد که از جمله می‌توان به اشعار سعدی شیرازی در سازمان ملل متحد اشاره نمود: بنی آدم اعضا یک پیکرند / که در آفرینش زیک گوهرند / چو عضوی به درد آورد روزگار / دگر عضوها را نماند قرار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *